به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه از اصفهان، حجت الاسلام والمسلمین محسن مهاجرنیا، پیش از ظهر امروز در همایشی «فلسفه سیاسی آیت الله خامنهای»، در شاهین شهر با بیان اینکه موضوع فلسفه سیاسی اولین بار است که در یک شهرستان مطرح و بررسی میشود و معمولاً همایشهای کشوری به این موضوعات میپرداختند، اظهار کرد: این نشان دهنده آن است که در این شهرستان به ضرورت پرداختن به این مسئله پی برده شده است.
وی با اشاره به اینکه ابتدا باید معلوم شود تعریف فلسفه سیاسی چیست و بعد به لحاظ معرفت شناسی بررسی گردد که جز فلسفه اشراق است یا حکمت متعالیه، تصریح کرد: فلسفه سیاسی یک دانش فرا گرا یا نه عقلی پیرامون حیات سیاسی بشر است و این یک تعریف کلی است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی افزود: فلسفه سیاسی ادعایی است که عقلانیت بشر میگوید من مدعی زیست جهان انسان هستم.
حجتالاسلام والمسلمین مهاجر نیا به بیان تاریخچهای از فلسفه سیاسی انقلاب پرداخت و گفت: فلسفه سیاسی انقلاب برمیگردد به اولین بحرانی که در جامعه ایرانی ما با آن مواجه بودیم، یعنی در دوره فتحعلی شاه قاجار که اولین بار شکافی بین ادعای دینی و سنتی با مدرنیته ایجاد و دچار شکاف شد و در جنگ با روسها شکست خوردیم و تفکر سنتی ما دچار وقفه و گسست شد.
وی ادامه داد: پس از آن در دوره ناصرالدین شاه، تعاملی که ناصرالدین شاه با اروپاییان داشت و با ورود غربیان، سوالات متعددی ایجاد کرد و به تبع در دوران شاه سلطان حسین روحانیت از صحنه سیاست حذف شد، ولی در دوره ناصرالدین شاه با فتوای میرزای شیرازی ورود مجدد روحانیت به سیاست را داشتیم که ۱۵ سال بعد روحانیت موفق شد نهضت مشروطه را ادامه دهد، اما گسستی که ایجاد شده بود شرایط را خیلی دشوار کرد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی افزود: مشروطه خواهان تلاش کردند، فلسفه سیاسی اسلام را به مردم نشان دهند و ادعای آنها این بود که این شبهه و ناتوانی که در مبارزه با مدرنیته در کشور ایجاد شده را ما میتوانیم حل کنیم.
وی بیان کرد: فلسفه سیاسی ادعایی است که میگوید من میتوانم این شکاف را پُر و این مشکل را حل کنم، ولی مشروطه خواهان علی رغم اینکه ورود خوبی داشتند اما نتوانستند این کار را انجام دهند.
حجت الاسلام والمسلمین مهاجر نیا خاطرنشان کرد: پس از آنها جریان سیاسی به نام تجدد گرایان وارد میشوند و میگویند با حذف اسلام و نزدیکی به غرب و مدرنیته میتوانیم این شکاف را پر کنیم، اما به دلیل اصالت دینی که جامعه ایران دارد، هیچ تجدد گرایی نتوانست فلسفهای که به دنبال آن بودند را به طور کامل در ایران پیاده کنند.
وی تصریح کرد: در زمان محمد رضا شاه نیز فلسفه شاهنشاهی بازسازی شده مدرن را ایجاد کردند، اما شاهنشاهی هم به سمت تجدد گرایی و غرب رفت و نتیجه این شد که فلسفه سیاسی دیگری وارد عرصه شود و جریان ملی گرایی رشد پیدا کرد و در دهه ۳۰ در دوران مصدق به اوج خود رسید، اما خیلی زود آن هم با مشکل مواجه شد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی جریان بعدی را جریان سوسیالیستی مطرح کرد و افزود: این جریان توسط حزب توده و احزاب چپ ایجاد شده بود و مدعی بودند میتوانند ایران را بر اساس فلسفه جدید به نتیجه برسانند و در کردستان و تبریز خودمختاری اعلام کردند اما آنها نیز به سرانجام نرسیدند.
وی ادامه داد: در دهه چهل، مجدداً روحانیت با یک قدرت بازسازی شده وارد صحنه شد و اولین علم آن از قم توسط امام خمینی شروع شد و پیام داد که هنوز فلسفه اسلام، فلسفه نجات بخشی است که میتواند جامعه را اداره کند و به سرمنزل مقصود برساند.
حجت الاسلام والمسلمین مهاجر نیا توضیح داد: از دهه چهل، انقلاب اسلامی شروع شد، مبارزه امام (ره) فقط علیه رژیم شاهنشاهی نبود، بلکه علیه فلسفه مادی گرایی، ملی گرایی و تجدد گرایی و.. بود و کار بسیار سختی انجام گرفت و حاکمیت استبداد تحت عنوان رژیم شاهی اولین رقیب جدی در مقابل اندیشه امام شد.
وی ادامه داد: اصل فلسفه سیاسی در همین دهه چهل ایجاد شد، اما با چارچوب نظری مقام معظم رهبری مراحل پنجگانه انقلاب اسلامی را مطرح میکنیم؛ فلسفه انقلاب اسلامی همه فلسفههای دیگر را زیر سوال برد و این نتیجه قیام انقلاب اسلامی بود، و وقتی انقلاب کردیم هیچ کس از ما حمایت نکرد، ولی روحانیت به رغم همه مشکلات همیشه حضور داشتند و باعث پیروزی انقلاب اسلامی شدند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی اظهار کرد: تشخیص امام در شناخت بحران بسیار مهم بود؛ امام (ره) زمان را شناخت و فهمید از کدام جنبه باید وارد میدان شود، البته فهم قدرت متغیر اسلام نیز بسیار مهم بود که امام تشخیص داد.
حجت الاسلام والمسلمین مهاجرنیا به مقایسه تفکر فلسفی امام (ره) و داعش پرداخت و افزود: فلسفه امام (ره) میگوید تفکر گذشته را باید برای زندگی امروز آماده کرد، ولی تفکر سلفی داعش میخواهد به گذشته رجوع کند.
وی، فهم ظرفیتهای مردم در دیدگاه امام (ره) را بسیار مهم بیان کرد و گفت: امام (ره) ظرفیتهای مردمی را بازسازی کرد و برای اولین بار کلمه جمهوریت را در کنار اسلام آورد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی افزود: امام (ره) متوجه شده بود که هیچ فلسفه سیاسی بدون حضور مردم و بهرهمندی از ظرفیت مردم موفق نخواهد شد؛ ایشان میدانست همراهی مردم باعث پیروزی رسالت انبیا شده بود.
وی با اشاره به نگاه وظیفه گرایی و اخلاصی که امام داشت اظهار داشت: امام فقط خدا را قبول داشت و خط خود را با لیبرالیسم و… جدا کرد.
حجت الاسلام والمسلمین مهاجر نیا بیان کرد: فلسفه سیاسی امام (ره) غیر قابل دسترس نبود. عدم تردید در اقدام؛ یکی دیگر از ویژگیهای اندیشه سیاسی امام بود و این قاطعیت و شجاعت و اولویتسنجیها نهضتی را ایجاد کرد که در نوع خود بی نظیر بود.
وی ادامه داد: ما رو به جلو میرویم و نمیخواهیم به گذشته رجوع کنیم، اما آینده از دل گذشته میآید؛ در نظام سازی شاهکار کردیم و افرادی که قانون اساسی را نوشتند یک نظام سازی کردند و نقشه راهی ساختند که سنت اسلام را با دنیای مدرن تلفیق کردند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی یادآور شد: امروز وظیفه داریم این فلسفه را بازسازی و نهاد سازی کنیم؛ در قانون اساسی به درستی مبانی و اصول دین را نوشتند و یک اصل به آن اضافه کردند به نام اصل کرامت انسانی و قدرت سازی و دولت سازی را به درستی ذیل آن آوردند.
وی تصریح کرد: ما انقلاب کردیم و امت و امامت را در قالب دولت و ملت قراردادیم؛ انقلاب اسلامی نظام ارباب رعیتی را به شهروندی تبدیل کرد؛ مقام معظم رهبری فرمودند مردم رکن مشروعیت نظام هستند، یعنی از روز اول خدا دو چیز را در کنار هم قرار داده و حاکم مشروع در کنار مردم قرار گرفته است.
حجت الاسلام والمسلمین مهاجر نیا اذعان کرد: نقش مردم، نقش بی بدیلی است و مردم صاحب اصلی انقلاب هستند؛ رهبر معظم انقلاب معتقدند انقلاب بدون مردم اصلاً وجود ندارد و ما باید این را به عنوان واقعیتی که در فلسفه امامین انقلاب وجود دارد، تبیین کنیم.
وی افزود: هنوز مرحله دولت سازی و دولت اسلامی را اجرا نکردهایم؛ ما دانش دینی متناسب با دولت سازی ایجاد نکردیم؛ در کشور ۲۰۰ حزب داریم ولی دانش حزب داری نداریم.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی افزود: بیانیه گام دوم پُر از ادبیات آینده پژوهی است و خود یک فلسفه سیاسی است و میگوید ما چهل سال در اوج تنهایی دست به گریبان دشمنان شده و موفق شدیم، اما در گام دوم پیشرانههای آینده پژوهی و تمدن سازی میباشد که با عمل به توصیههای رهبری میتوانیم موفق باشیم.
انتهای پیام